خرداد ۰۷، ۱۳۸۹

اطلاعیه


با سلام و دروود
به دنبال خبر چند روز پیش که وعده داده بودیم،عکسها و فیلمهای جشن خانه مرمت را به صورت یک فایل تنظیم شده در اختیار دوستان قرار دهیم، به عرض می رسانیم که هنوز عکسها و فیلمها به طور کامل جمع آوری نشده اند.اما برای آن دسته از عزیزانی که به هر دلیلی در جشن حضور نداشتند، تعدادی عکس را در این پست قرار داده ایم.
ضمناً در آینده ای نزدیک که قسمت آرشیو وبلاگ راه اندازی شد شما می توانید با گذاشتن یک پیام در e.mail وبلاگ به نشانی:khaneyemaremat@gmail.com فایل مورد نیاز خود را از ما دریافت نمایید.
با تشکر 
روابط عمومی وبلاگ
فرزانه اولیاء 
عکس 1: پذیرایی عوامل اجرایی جشن از اساتید















عکس 2: استاد شعرباف در جمع اساتید دانشکده(احتمالاً یه چیزی روی سن نظر استاد رو جلب کرده!!!)















عکس 3: دکتر صالحی در حال اعطای لوح یادبود به اساتید
عکس 4: حاضرین در جشن به احترام پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران قیام کرده اند.



۶ نظر:

فرزانه گفت...

سلام.خسته نباشین.راستی نمیدونستم که روابط عمومی وبلاگم!!

ناشناس گفت...

پس بقیه عکسا کو؟؟

ناشناس گفت...

salami cho booye khoshe...
khosh bashid
yade ma ham nemikonid eshkal nadare
dele ma daryast
shoma faghat khaheshan khosh bashid
emza
yek marematie rofooze :-(

sadeghkhan گفت...

البته بگم که خانم اولیا شکسته نفسی فرموده اند.زحمات ایشون در وبلاگ غیر قابل کتمانه

sadeghkhan گفت...

ضمناً از ناشناس عزیز رفوضه ی مرمتی هم سپاسگزاریم که لطف کردند و نظرشون رو برامون گذاشتند.اما دوست داشتیم با این دوست عزیز آشنا شیم.

masoud گفت...

چرچيل و راننده تاکسي


چرچيل(نخست وزير اسبق بريتانيا) روزي سوار تاکسي شده بود و به دفتر BBC براي مصاحبه مي‌رفت.

هنگامي که به آن جا رسيد به راننده گفت آقا لطفاً نيم ساعت صبر کنيد تا من برگردم.

راننده گفت: "نه آقا! من مي خواهم سريعاً به خانه بروم تا سخنراني چرچيل را از راديو گوش دهم" .

چرچيل از علاقه‌ي اين فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد و يک اسکناس ده پوندي به او داد.

راننده با ديدن اسکناس گفت: "گور باباي چرچيل! اگر بخواهيد، تا فردا هم اين‌جا منتظر مي‌مانم!"
goftam ke bekhandid.be aks rabti nadasht.